راز پربیننده ترین سخنرانی های TED چیست؟

کارماین گالو با تحلیل و بررسی ۵۰۰ ارائه TED، نکاتی را که باید در ارائه های خود رعایت کنیم را در قالب یک قانون بیان کرده است.

ُسخنرانی تد

ایمی کادی پروفسور دانشگاه هاروارد فکر می کرد اشتباه کرده است. کادی در سال ۲۰۱۲ برای سخنرانی درباره تاثیرات وضعیت بدن بر رفتار روی استیج TED قدم گذاشت. او علاوه بر ارائه تحقیقاتش یک داستان شخصی از خود که چگونه در اوایل حرفه خود در نبرد با سندرم ایمپاستر مبارزه کرد با مخاطبان به اشتراک گذاشت. داستان بدون هیچ برنامه ریزی و دست نوشته ای گفته شد. اتفاقا “اشتباه” کادی بسیار سودمند بود و ویدیوی آن در نیویورک تایمز بسیار مورد توجه قرار گرفت. به اشتراک گذاشتن یک داستان شخصی زندگی کادی را متحول کرد و همچنین ممکن است زندگی شما را متحول کند.

چارلی رز در برنامه ای در شبکه خبری CBS به نکته ای فوق العاده اشاره کرد: عاملی که ارائه های TED را متمایز کرده این است؛ که ایده های بزرگ در قالب داستان های شخصی ارائه می شوند. زمانی که یک سخنران دعوت می شود تا بر روی استیج TED بروند، با یک لوح سنگی که دستورات روی آن حکاکی شده مواجه می شوند که مهمترین آن این است: “چه بخواهی چه نخواهی باید داستان بگویی.”

بر اساس تحلیل های من از ۵۰۰ سخنرانی TED و مصاحبه با بعضی از مشهورترین سخنرانان TED یک الگوی مشخص پدیدار می شود. سخنرانی هایی که بسیار پربیننده می شوند متشکل اند از:

  • ۶۵% داستان های شخصی
  • ۲۵% داده ها، حقایق و آمار و ارقام
  • ۱۰% رزومه سازی برای افزایش اعتبار سخنران

سخنرانی TED دن آریلی، پروفسور دانشگاه دوک، ۱۲ میلیون بازدید داشته است. آریلی اغلب داستان غم انگیز تصادف خود در نوجوانی را بازگو می نماید که در آن دچار سوختگی ۷۰% شد.

3266119190_79cf664fde_b

تعویض بانداژ او در بیمارستان برای پراستاران حدود یک ساعت طول کشید. همانطور که می توانید تصور کنید، از لحظه تعویض بانداژ که بسیار طاقت فرسا بود متنفر بودم؛ و به آنها می گفتم: چرا یک راه دیگر را امتحان نکنیم؟ چرا این کار به جای یک ساعت در دو ساعت انجام نشود تا درد آن کمتر شود؟

پرستاران فرض می کردند که از بیمار بهتر می فهمند. اما اینطور نبود. این تجربه باعث شد آریلی درباره اقتصاد رفتاری مطالعه نماید و کتاب پرفروش “به طرز قابل پیش بینی غیر منطقی” یا “Predictably Irrational” را نوشت. این داستان شخصی و متقاعد کننده، آریلی را به یک مشاور بسیار خواستنی برای دولت ها و سازمان ها تبدیل نمود.

شریل سندبگ، مدیر عملیاتی فیسبوک، در حال یادگیری قدرت داستان شخصی است. سخنرانی سندبرگ در TEDx با موضوع “چرا مدیران زن بسیار کمی داریم” بیش از ۶ میلیون بازدید داشته است. او همچنین جنبش Lean In را راه اندازی نمود. هم اکنون داستان های شخصی، ۷۲% از ارائه های در حال حاضرِ معروفِ او را تشکیل می دهند. با اشاره به این نکته که او هرگز علاقه ای به تعریف کردن داستان نداشت.

o-SHERYL-SANDBERG-facebook

سندبرگ در حین آمادگی سخنرانی برای زنان در محیط کار، کاری که طبیعی به نظر می رسید را انجام داد. او حجم وسیعی از آمار و ارقام درباره موضوعاتی مانند: چه تعداد از سران ایالت زن هستند و منصب های مدیریتی در جامعه آمریکا را تشکیل می دهند، جمع آوری نموده بود.

درست پیش از رفتن به استیج سخنرانی، او متوجه شد که نمی تواند روی متن سخنرانی تمرکز داشته باشد. سندبرگ به دوست قابل اعتمادش (پت) گفت: حادثه ای که قبل از سوار شدن به هواپیما برای او اتفاق افتاده، حواسش را پرت کرده است. دختر ۳ ساله او از رفتنش بسیار ناراحت بود و به پای او چسبیده بود و می گفت: «مامان، نرو.»

پت به سندبرگ پیشنهاد داد، که او باید داستانش را با حضار که اکثرا زن هستند به اشتراک بگذارد. سندبرگ پاسخ داد” شوخی میکنی؟ من به روی استیج بروم و بگویم که دخترم به پای من چسبیده بود؟. سرانجام سندبرگ پیشنهاد دوستش را پذیرفت و ارائه­اش را با یک داستان کاملا شخصی و چالش هایی که به عنوان یک زن شاغل با آنها مواجه است آغاز نمود.

اگر به خاطر این داستان شخصی نبود احتمالا ما هرگز چیزی از “Lean In” نشنیده بودیم.

به طور اتفاقی، سندبرگ موضوعی را کشف کرده بود که دانشمندان عصب شناس در آزمایشگاه در پی آن هستند: داستان ها، هورمونی را در مغز فعال می کنند که همدلی مخاطبان را به دنبال می­آورد. زمانی که مغز یک داستان متقاعد کننده شخصی را می شنود هورمون های دوپامین، کورتیزول و اکسیتوسین را به سرعت وارد عمل می کند و در نتیجه مولکول عشق باعث می شود با شخص دیگر احساس همدلی نماییم.

طبق تحقیقات حسُن یوری ( Uri Hasson ) ، محققی در دانشگاه پرینستون، زمانی که شخصی برای شخص دیگری داستانی تعریف می کند، همان نواحی در اسکن های fMRI روشن می شوند، که یوری آن را اتصال عصبی یا  neural coupling می نامد، که به معنی همگام سازی مغز دو شخص است.

هیچ ابزار ترغیب کننده دیگری قدرتی به اندازه داستان شخصی ندارد. اگر خواهان برقراری ارتباط با فرد دیگری هستید، می توانید داستان های بیشتری بگویید. این دستورالعملی است که پیروی از آن در هر سخنرانی و ارائه ای ارزشمند است.

نویسنده مقاله: کارمین گالو – مربی ارائه و نویسنده کتاب های پرفروش: ارائه ناب به سبک استیو جابز، رازهای داستان گویان و ….

منبع: www.businessinsider.de

۲ دیدگاه

  1. عالی
    ممنون از ترجمه این مقاله

پاسخ دادن به افشین رهنما لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *